امروز: جمعه 25 آبان 1403 برابر با 15 نوامبر 2024

   مصاحبه ها

   مصاحبه ها (238)

در این قسمت میتوانید بە آرشیو  مصاحبە ها دسترسی داشتە باشید

سه شنبه, 29 تیر 1395

 

 

 

 نوآوران:  هادی آذری ـ کردها از آغاز جنگ داخلی در سوریه در بطن توجه قرار گرفتند، به‌طوری‌که مقاومت مردمی در شهر کوبانی در برابر داعش با بازتاب گسترده‌ای در سطح بین‌المللی روبه رو شد. بااین‌حال، این مسأله که کردهای سوریه پس از جنگ داخلی سوریه و تضعیف دولت مرکزی، به‌نوعی اداره مناطق کردنشین را در دست گرفتند، چندان به مذاق ترکیه خوش نیامد. ترکیه احساس می‌کرد که با توجه به تجربه موفق اقلیم کردستان در عراق، قدرت‌گیری کردهای سوریه می‌تواند، کردهای این کشور را نیز برای خودمختاری و استقلال هوایی کند.

مسأله‌ای که با توجه روند تحولات در منطقه در عمل رنگ باخت. بااین‌حال، «علی‌اکبر ولایتی: اخیرا در خصوص تشکیل کردستان بزرگ با هدایت آمریکا هشدار داده است. مشاور بین‌الملل مقام معظم رهبری و دیپلمات سابق، در اظهارنظری جالب، با اشاره به این‌که آمریکایی‌ها در منطقه به دنبال تقویت کردهای سوریه و اتصال آن‌ها به کردهای عراق و دیگر کشورها و تشکیل کردستانی مستقل هستند، گفته است که اگر کردها مستقل شوند اسرائیل دومی شکل می‌گیرد. «ناظم دباغ» در گفت‌وگو با «نوآوران» با اشاره به این که اقلیم کردستان در هیچ دوره‌ای با اسرائیل هیچ‌گونه ارتباطی نداشته، معتقد است که کردها هیچ‌گاه رؤیای تشکیل کردستان بزرگ را در سر نمی‌پرورانند. آنچه در ادامه می‌خوانید، پاسخ‌های این دیپلمات کُرد به پرسش‌های «نوآوران» است.

 

روابط اقلیم کردستان با ایالات‌متحده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به‌هرحال، اقلیم کردستان نیز به‌مانند دیگر کشورها بر اساس سیاست صلح‌جویانه و قدرت سازگاری با جامعه جهانی، به دنبال گسترش روابط خود با دیگر کشورهاست. بنابراین حجم مناسبات اقتصادی، امنیتی و فرهنگی با سایر کشورها در سطح بسیاری بالایی قرار داشته و ایالات‌متحده نیز از این مسأله مستثنی نیست و اقلیم کردستان هم روابط خود با آمریکا را بر اساس منافع و سیاست‌های مشهود خود با این کشور تنظیم می‌کند.

 

گفته می‌شود که آمریکا توانسته در سوریه کردها را با اهداف خود همراه سازد؟ آیا می‌توان این نزدیکی ایجاد شده میان کردهای سوریه با آمریکا را در مبارزه با داعش در راستای تلاش آمریکا برای شکل دادن به یک کردستان بزرگ دانست؟

 

به‌طور حتم ایالات‌متحده در سیاست‌های خود در منطقه خاورمیانه، اهدافی را دنبال می‌کند. اما این که تحرکات آمریکا در منطقه، علی‌الخصوص سوریه با هدف تشکیل کردستان بزرگ از طریق به هم پیوستن مناطق کردنشین سوریه، عراق و دیگر کشورها صورت گیرد، بیشتر یک توهم و امری غیرممکن است. زیرا فارغ از اهداف آمریکا، ما هیچ سودایی برای تشکیل کردستان بزرگ نداشته و نداریم. پرواضح است که وقتی یک کشور و موجودیت سیاسی مورد تهاجم یک گروه تروریستی مانند داعش قرار گیرد، بنا به عرف بین‌المللی کشورهای دیگر به کمک کشور تحت هجوم خواهد شتافت، همان‌طور که ایران نیز به ما در مقابله با داعش کمک‌های شایانی کرد. کمک‌های کشورهای مختلف از جمله آمریکا در جنگ با داعش به معنای این نیست که ما تمامیت ارضی خود را به خاطر آن‌ها زیر پا بگذاریم. این کمک‌ها بدون هیچ انتظار و چشم‌داشتی از سوی طرف کُردی صورت گرفته است.

 

آیا اسرائیل نیز در میان کشورهایی که در جنگ با داعش به کردها کمک کردند، قرار دارد؟

ما نه‌تنها در دوران جنگ اخیر با داعش بلکه پیش از آن نیز هرگز در هیچ سطح و حوزه‌ای با اسرائیل رابطه نداشته‌ایم. در هنگام جنگ نیز نه‌تنها درخواستی از جانب ما برای کمک یا همکاری امنیتی صورت نگرفته بلکه از طرف اسرائیلی هم هیچ‌گونه پیشنهادی مبنی بر کمک نظامی و تسلیحاتی در کار نبوده و نخواهد بود. به‌رغم خواست ما برای گسترش روابط با جامعه جهانی و کشورهای منطقه، اسرائیل تنها کشوری است که ما هیچ‌گونه قصدی برای ارتباط با آن نداریم.

 

آقای ولایتی اخیرا هشدار داده‌اند که تشکیل یک کردستان بزرگ، ایجاد یک اسرائیل دوم را به دنبال دارد. نظر شما درباره این گفته آقای ولایتی چیست؟

نخست این که بدل شدن به اسرائیل شرایط و مؤلفه‌هایی را می‌طلبد که ما اساسا فاقد آن هستیم. به‌عبارت ‌دیگر، کردها مستعد بدل شدن به یک اسرائیل نیستند. موضع ما نسبت به اسرائیل مشخص است. در چنین شرایطی، چگونه می‌توانیم به اسرائیل دوم بدل شویم. به نظر من، مقامات ایرانی باید در گفته‌های خود در قبال کردها دقت نظر بیشتری به خرج دهند زیرا ما به دنبال توسعه روابط خود با کشورهای منطقه در پرتوی سیاست‌های صلح‌جویانه و قوانین بین‌الملل هستیم و هیچ‌گاه حاضر نیستیم وجهه بین‌المللی خود را برای نزدیکی با سیاست‌های اسرائیل به خطر

بیندازیم.

 

روزنامه نوآوران، دیپلماسی، سال سیزدهم، سه‌شنبه 29 تیرماه 1395، شماره 512، صفحه 15.

 

 

 

 

پنج شنبه, 17 تیر 1395

نیما راد ـ نخست‌وزیر عراق از تعویق عملیات آزادسازی موصل سخن گفته؛ دومین شهر بزرگ عراق و مرکز خلافت خودخوانده گروه تروریستی داعش. بسیاری می‌گویند، آزادی موصل پایان سلطه داعش بر صدها هزار عراقی است هر چند هیچ کس تردیدی ندارد مسیر آزادی بسیار دشوارتر از وعده آزادی است. چرا آزادی موصل سخت‌ترین مرحله جنگ با داعش است؟ نیروهای کُرد کجای پازل جنگ با داعش قرار دارند؟ آزادی موصل آغاز بازگشت عراق به دوران پیشین است یا شکست داعش، عراقی تازه را شکل خواهد داد؟ «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران به پرسش‌های روزنامه «ایران» درباره آینده جنگ با داعش و رابطه حکومت اقلیم کردستان عراق با دولت مرکزی پاسخ گفته است.

 

نیروهای پیشمرگه در حال پیشروی در جبهه‌های غربی و شمالی و بخشی از جبهه شرقی موصل هستند. وضعیت میدانی این نیروها در حال حاضر چگونه است؟

پس از حمله داعش به موصل و تصرف مناطق وسیعی از استان نینوا، ابتدا پیشمرگه‌ها در این مناطق مستقر شدند و با کمک کشورهای همسایه و همپیمانان توانستند بخش مهمی از این مناطق را بازپس بگیرند. نیروهای پیشمرگه کار سختی را انجام دادند و در حال حاضر می‌توان گفت بیشتر از 40 درصد استان نینوا که در تصرف داعش بود آزاد شده است.

 

آیا به دلیل حوزه نفود آقای بارزانی، بیشتر نیروهای وابسته به حزب دموکرات در این منطقه حضور دارند؟

 نیروهای پیشمرگه‌ کردستان تحت فرماندهی فرمانده‌ کل نیروهای پیشمرگه‌ کردستان عمل می‌کنند، براساس وضعیت جغرافیایی و منطقه‌ تحت نفوذ هر حزب، ممکن است در هر منطقه‌ تعداد نیروهای پیشمرگه وابسته به آن حزب بیشتر از دیگر احزاب باشد، مثلاً برای نمونه در منطقه موصل نیروها و پیشمرگه‌های حزب دموکرات کردستان فراوانی بیشتری دارند و در مناطق کرکوک و سلیمانیه نیروها و پیشمرگه‌های اتحادیه میهنی کردستان بیشتر هستند.

 

پیشمرگه‌ها از سمت شمال به نزدیکی موصل رسیده‌اند. نیروهای ارتش عراق نیز از جنوب به

سمت موصل حرکت می‌کنند؛ این نیروها چه زمانی می‌توانند موصل را محاصره کنند؟

حمله به موصل ویژگی‌های خاصی دارد. موصل شهر بزرگی است و می‌توان گفت پایتخت داعش در عراق است. بیشتر ساکنان این شهر اهل تسنن هستند و بسیاری از خانواده‌های آنان از بعثی‌های سابق‌اند و وابستگی‌های شدیدی به قرائت‌های افراطی از شریعت دارند. در این وضعیت آسان نیست، تعیین کنیم چه روزی می‌توان به موصل حمله کرد یا محاصره آن را به نتیجه رساند اما در کل به نظر من پس از فلوجه، آزادی موصل در دسترس‌تر از گذشته است.

 

آقای عبادی، نخست‌وزیر، پیش‌بینی کرده بود که پیش از پایان سال 2016 موصل آزاد می‌شود. شما هم همین نظر را دارید؟

امیدوارم این اتفاق بیفتد! اگر توجه کنید می‌بینید از روزی که آقای عبادی روی کار آمده چندین بار اعلام کرد که الانبار و فلوجه را آزاد می‌کنیم؛ اما آزادی در نهایت چقدر طول کشید؟ می‌توان گفت نیروهای عراقی در جریان حمله‌ها یا اقدامات برای آزادسازی انبار و فلوجه خسته شده‌اند.

علاوه بر اینکه حمله به موصل مشکلات بزرگی مانند وضعیت مشارکت پیشمرگه و مشارکت حشدالشعبی را دارد. همچنین به دلیل پیچیدگی‌های عراق، ارتش در هر منطقه باید از نیروهای بومی استفاده کند یعنی در منطقه نینوا باید مردم نینوا در آن شرکت فعال داشته باشند.

در نهایت نیروهای کُرد و پیشمرگه تصمیم گرفتند که برای آزادی موصل وارد همکاری شوند اما هنوز تکلیف حشدالشعبی مشخص نشده است.

 

حاشیه‌هایی که اخیراً درباره حضور حشدالشعبی صورت گرفت بدون شک جنگ را دشوار کرده است. جنگی که به گفته شما ارتش هم برای کاهش حواشی آن مجبور است از نیروهای غیرحرفه‌ای استفاده کند. این مشکل و مرزبندی‌ها در سوریه وجود ندارد چرا در عراق این موضوع تا این حد شدید و حساسیت برانگیز است و چرا اینقدر روند را کند کرده است؟ آیا این نگرانی‌ها را واقعی می‌دانید یا این مشکلات در شرایط امروز برجسته شده است؟

از این بابت واقعاً متأسف هستم. صف‌بندی و حزب‌بندی و اختلافات مذهبی و ملی‌گرایی در عراق و منطقه اوج گرفته است. کسانی این وضعیت را ساخته‌اند و تشویق می‌کنند که منفعتشان در اختلاف است و همین اختلافات باعث ایجاد و تقویت داعش شد. اگر مدیریت خوبی در عراق و منطقه انجام می‌شد، شاهد جنایات داعش نبودیم. ما کُردها می‌گفتیم وارد جنگ با ترور نمی‌شویم چون جنگ طایفه‌ای است. وقتی نظرات شوونیستی (ملی گرایان افراطی) را می‌بینیم مشخص است که اختلافات مذهبی و ملی گرایانه اوج گرفته است. نباید تنها وقتی به خطر می‌افتیم پیمان دوستی داشته باشیم اما در شرایط عادی نه. در همین شرایط جنگی، تا این لحظه مشکلات بین حکومت اقلیم کردستان و بغداد وجود داشته، از بین نرفته و حتی ادامه دارد. متأسفانه همین عوامل باعث می‌شود که شرایط تثبیت و تقویت داعش فراهم شود.

 

قبلاً گفته شده بود، مشارکت کُردها در جنگ موصل وابسته به برخی شروط است.

در موصل هم کُردها زندگی می‌کنند و هم اعراب؛ و بیشتر عرب‌های منطقه، سنی هستند. بحث این است اگر کُردها موصل را آزاد کنند حقوق آنها در موصل چه خواهد بود؟

 

یعنی هنوز این هماهنگی‌ها صورت نگرفته و تنها گروه‌های مختلف در اطراف موصل عملیات خود را انجام می‌دهند؟

 عملیات‌هایی که ما انجام داده‌ایم فقط در مناطق کردنشین بوده است.

 

برداشت من از صحبت شما این است که پیش از حل شدن مشکلات، نیروهای پیشمرگه تنها مناطق کردنشین را آزاد می‌کنند.

تا امروز که شرایط این گونه بوده است. برای آینده آماده همکاری هستیم اما شروطی هم داریم. مهم‌تر اینکه آینده کُردها در موصل چه می‌شود؟ جنگ با داعش در مناطق کردنشین با جنگ در موصل فرق دارد. مسلماً دشوارتر است و تلفات بیشتری خواهد داشت.

 

کردها چه خواسته مشخصی از دولت دارند؟

 ما هم خواست‌های انتخاباتی داریم و مانند ماده 140 درباره منطقه کرکوک استحقاقات جغرافیایی نیز در موصل داریم. سؤال‌ها این است: ما منطقه را آزاد کنیم و به مناطق خود بازگردیم؟ آیا باید آنجا باقی بمانیم؟ اگر بمانیم با چه عنوانی؟ به عنوان نیروی نظامی یا شریک در اداره نینوا؟

 

نیروهای کُرد امروز عملاً اداره کرکوک را در اختیار دارند در حالی که پیش از جنگ با داعش؛ مسأله کرکوک از سوی کردها تنها با لفاظی سیاسی پیگیری می‌شد.

حمایت نظامی از کرکوک در اختیار کردها است چون در شرایطی که ارتش عراق از منطقه فرار کرده بود، پیشمرگه اجازه نداد داعش کرکوک را تصرف کند. اما در کرکوک، هم ترکمان‌ها هستند، هم اعراب و هم مسیحی و غیره. آیا موصل هم این گونه می‌شود؟

 

مدل پیشنهادی شما برای موصل، مدل کرکوک است؟

 مدل پیشنهادی ما درباره تمام عراق این است که کردها باید با دولت شریک باشند. در واقع، خطاب ما به دولت بغداد این است: ما با شما کار کنیم یا برای شما؟ ما در موصل برای شما کار نمی‌کنیم، با شما کار می‌کنیم! تا امروز نزدیک به 1700 شهید و بیش از 8 هزار زخمی در جنگ با داعش داشته‌ایم؛ بجز آوارگان. قیمت اینها چقدر است؟ مسلماً قیمتش این نیست که در جایگاه مزدور قرار بگیریم. حق جغرافیایی، اداری و اقتصادی داریم. وقتی ما می‌گوییم پیشمرگه جزئی از نیروی دفاعی عراق است، باید حقوق وزارت دفاع و ارتش عراق را دریافت کند، اما آنها می‌خواهند پیشمرگه شریک موقتی ارتش عراق در آزادسازی موصل باشد.

 

در اواخر دوره نخست‌وزیری نوری المالکی و با بالا گرفتن اختلافات بین بغداد و اربیل، نیروهای ارتش عراق تحت عنوان نیروی دجله به کرکوک و مرزهای اقلیم کردستان آمدند و حتی درگیری‌های پراکنده‌ای هم با پیشمرگه رخ داد. آیا ممکن است در آینده تقابلی رخ دهد؟ آیا موصل نقطه‌ای است که پیشمرگه و ارتش رو در روی یکدیگر بایستند؟

اگر از ابتدا توافقی صورت نگیرد مسلماً در انتها همین اتفاق رخ می‌دهد. مناطق جنوب شرقی نینوا تا لب دجله کردنشین هستند و اگر آنها را آزاد کنیم و بعداً ارتش عراق بگوید این مناطق را ترک کنید ما این کار را نخواهیم کرد. اگر رفتیم عقب نشینی نمی‌کنیم.

 

یعنی پیشمرگه هر نقطه‌ای که به صورت مستقل تصرف کند به کسی واگذار نخواهد کرد؟

نه هر منطقه‌ای. مناطقی که جغرافیای کردستان است و شامل ماده 140 قانون اساسی عراق می‌شود. پیشمرگه زمانی در بصره جنگید، زمانی در فلوجه و زمانی در نجف و کربلا با جیش المهدی جنگید اما وقتی جنگ تمام شد به پادگان‌های خود بازگشت اما مسأله موصل و کرکوک متفاوت است. ماده 140 قانون اساسی عراق یعنی مسأله مناطق متنازعه در عراق، شامل نینوا، بغداد و صلاح الدین. وقتی که ما به این مناطق رفتیم، با خون از آن حمایت کردیم و با خون آن را پس می‌گیریم. نه برای جدایی از عراق چون این‌ها جزو جغرافیای کردستان است.

 

اما آقای بارزانی مدت‌ها است روی استقلال کردستان از عراق تأکید کرده و این موضع اخیراً تقویت هم شده است.

چرا می‌گویید فقط آقای بارزانی؟ ما هر روز در کردستان و عراق این نظر را از افراد مختلفی می‌شنویم. حتی از بعضی از اعضای حزب الدعوه و حتی تعدادی از اعضای پارلمان عراق نیز تاکنون این مسأله را مطرح کرده‌اند. ما بارها اعلام کرده‌ایم، می‌خواهیم به عنوان دو برادر ضمن احترام به حق تعیین سرنوشت در یک خانه بمانیم. اما نباید شرایطی ایجاد شود که مجبور شویم به سمت تقسیم این خانه برویم. یعنی مشکل این است که یک طرفه به مسائل نگاه می‌شود. ما می‌گوییم مشکلات در چارچوب قانون اساسی عراق حل شود. شما فقط به این مسأله نگاه نکنید که امروز کردها عامل مهمی در اداره دولت عراق و مبارزه و جنگ با داعش هستند، اما بعد از جنگ و تغییر وضعیت عراق، چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟ موضوع این نیست که ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم اما ناچاریم ادعا کنیم تا حقوق کامل خود را بگیریم. من همیشه می‌گویم هر کسی دست دوستی به سمت ما دراز کند ما هم حمایت می‌کنیم اما زیرمجموعه‌ امپراتوری هیچ کسی نمی‌شویم.

 

اخیرا آقای «مسرور بارزانی» پیشنهاد کنفدرالیسم برای عراق و تشکیل سه کشور کنفدرال را مطرح کرده است. خیلی‌ها می‌گویند این مدل شبیه مدل طرح «جو بایدن» معاون رئیس جمهوری آمریکا است. کنفدرالیسم یک نسخه داخلی است یا خارجی؟

آیا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نسخه خارجی است؟ خیر. این نتیجه یک انتخابات آزاد و رشد افکار عمومی بود. چرا تلاش اسکاتلند و ولز برای خروج از بریتانیا نسخه خارجی عنوان نمی‌شود. ما می‌خواهیم در چارچوب قانون اساسی حقوق خود را محفوظ کنیم. اگر حقوق ما را ندادند، چکار باید کرد؟ همیشه آنچه درخواست می‌کنی، بیشتر از چیزی است که کسب خواهی کرد. در همه مسائل به همین شکل است. آقای «مسرور بارزانی» و دیگران این نظر را می‌گویند افراد دیگری هم نظرشان را بگویند که بهترین روش چیست؟ لازم به ذکر است باید آینده‌نگری داشت و همه چیز در یک چارچوب قانونی و حقوقی مشخص، تعیین شود؛ مخصوصاً بعد از شکست داعش در عراق.

 

یعنی اتحادیه میهنی هم در این زمینه با آقایان بارزانی هم نظر است؟

 اتحادیه میهنی کردستان اگر قبل از آقای بارزانی و هر جریان دیگری خواهان احقاق حق تعیین سرنوشت نشده باشد، مسلماً بعد از آنها نبوده است. اتحادیه میهنی کردستان نخستین جریانی بود که رسماً خواهان احقاق این حق بوده است. حق تعیین سرنوشت به معنای رد کردن تمامیت ارضی عراق است؟ امروز در عراق و منطقه همه به کردها اهمیت می‌دهند چون با داعش می‌جنگند. خطر داعش که برطرف شد باز همین نگاه را به کردها خواهند داشت؟ می‌خواهیم برای آینده هم کاری کنیم.

 

در ابتدای نبرد با داعش، ایران حمایت‌های نظامی و لجستیکی از اقلیم صورت داد آیا هنوز هم این همکاری وجود دارد؟

 در هر شرایطی که اقلیم کردستان نیاز به کمک ایران داشته، ایران همکاری خوبی با ما داشته است.

 

وضعیت امکانات نظامی پیشمرگه نسبت به پیش از جنگ با داعش چه تغییری کرده است؟

 از لحاظ پرستیژ و دیسیپلین مدیریتی بسیار بهتر شده است. با وجود اینکه بیشتر، تجهیزات سبک در اختیار ما قرار دارد اما کشوری مانند آلمان؛ موشک ضدزره «میلان» را در اختیار ما قرار داد که بالانس جنگ را تغییر داد.

 

بیشترین کمک از کدام کشور بوده؟

 آنچه می‌شنوم این است که آلمان، آمریکا، ایران، ایتالیا، بریتانیا، نروژ و حتی روسیه به ما کمک کرده‌اند. از مسئولان پیشمرگه می‌شنویم که کمک‌ها به اندازه نیازها نیست ولی پیشمرگه هم مقاومت می‌کند و هم می‌جنگد اما در حملات بیشترین کمک، نیروی هوایی آمریکا است.

 

روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق در سال‌های اخیر پرفراز و نشیب بوده؛ از نزدیکی بسیار زیاد تا دوری بسیار زیاد. در حال حاضر اقلیم کردستان چه رابطه‌ای با دولت ترکیه دارد؟

روابط با ترکیه و ایران برای ما بسیار مهم است. ترکیه نخستین کشوری بود که به صورت رسمی راه صادرات نفت را از اقلیم کردستان باز کرد. درست است که ترکیه هم منافعی از این موضوع برد اما این موضوع برای اقلیم کردستان گام مثبتی برای حرکت به سمت استقلال اقتصادی بود.اما همین رابطه با ایران قبل از ترکیه وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. با این تفاوت که ترانزیت نفت اقلیم از ترکیه با لوله است و از ایران با تانکر. به همین دلیل از سال 2014 پیشنهاد دادیم که نفت ما از طریق لوله از ایران صادر شود و تا حدی گام‌های مثبتی پیش رفتیم که با وزارت نفت ایران پیش قرارداد ببندیم.

 

به صورت سوآپ؟

 بله پیشنهاد این بود که در مرحله اول نیازهای پالایشگاه کرمانشاه و تبریز را تأمین کنیم و در وهله دوم به اراک و تهران برسیم. دو راه داریم یا از ایران پول بگیریم یا سوآپ کنیم. این مرحله مانده و منتظر جلسات مشترک هستیم.

 

این موضوع یعنی عملاً ایران صادرات مستقل نفت شما را به رسمیت شناخته و دولت عراق نمی‌تواند در این زمینه به شما فشار بیاورد؟

به نظر من این موضوع حل شده است، اگر نبود تا اینجا پیش نمی‌رفتیم. فراموش نکنید این موضوع تنها به سود کردستان نیست بلکه به سود عراق هم هست. خط صادرات نفت عراق به ایران هیچ‌گاه وجود نداشته است.

 

روزنامه ایران، صفحه جهان، روز سه‌شنبه 16 تیرماه 1395، سال بیست و دوم، شماره 6254، صفحه 13.

چهارشنبه, 09 تیر 1395

 مرصادنیوز: «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران گفت: وقتی داعش در فلوجه شکست می‌خورد به معنای این است که بزرگترین قدرت داعش شکست خورده است. قیام مردم و قیام نیروهای نظامی عراق و هم پیمانان در آنجا اثرگذار بوده است تا داعش شکست بخورد.

«ناظم دباغ» در گفتگو با خبرنگار بین‌الملل شبکه اطلاع رسانی مرصاد،  با بیان اینکه نیروهای اقلیم کردستان عراق در آزادسازی فلوجه شرکت نداشته‌اند، اظهار داشت: نیروهای حشد شعبی، ارتش عراق و پلیس امنیت عراق در این عملیات حضور داشته اند.

وی افزود: فلوجه از اهمیت خاصی برخوردار است و اولین شهری بود به دست داعش افتاد.

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران تصریح کرد: وقتی داعش در فلوجه شکست می‌خورد به معنای این است که بزرگترین قدرت داعش شکست خورده است. قیام مردم و قیام نیروهای نظامی عراق و هم پیمانان در آنجا اثر گذاربوده است تا داعش شکست بخورد.

وی تأکید کرد: آزادسازی فلوجه گام مهمی برای شکست داعش در عراق است.

 

می‌توان داعش را شکست داد

به گفته نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران، می‌توان داعش را به طور کامل شکست داد و ضعیفش کرد اما با توجه به آنکه شرایط به وجود آمدن این گروه تروریستی کماکان وجود دارد، فعالیت داعش هنوز ادامه دارد.

دباغ با بیان اینکه سوء مدیریت و مسائل مذهبی در شکل گیری داعش موثر بوده اند، گفت: با توجه به تبدیل شدن داعش به یک ایده، مبارزه با آن سخت است.

وی در خصوص مسئله همکاری اقلیم کردستان عراق برای مبارزه با تروریست‌های داعش گفت: در اقلیم کردستان عراق، نیروهای پیشمرگه تلاش‌های مثبتی برای آزادسازی مناطق زیر تسلط داعش و حتی منطقه موصل و نینوا انجام دادند.

 

آماده همکاری برای مبارزه با داعش هستیم

دباغ اعتقاد دارد که نیروهای پیشمرگه بیشتر از 40 درصد از مناطق استان نینوا که در اختیار داعش قرار داشته است را آزاد کرده‌اند.

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در پایان تأکید کرد: نیروهای پیشمرگه آمادگی این را دارند که در هر کجا که هستند با داعش مبارزه کنند و برای آزادسازی مناطق تحت نفوذ داعش همکاری کنند.

جمعه, 21 خرداد 1395

همدلی ـ میثم سالخورد: وضعیت عراق، به عنوان کشوری که پس از سرنگونی صدام و حزب بعث، دوره‌ای از تلاطمات سیاسی و اجتماعی را شاهد بود، با عروج سیاسی قدرتی نوظهور بنام داعش، بر پیچیدگی‌هایش افزوده شد. در حالی که دولت «نوری ‌المالکی» هنوز در حال تعیین ساختارهای سیاسی کشور به‌سر می‌برد و پارلمان عراق صحنه منازعات فرقه‌ای، قومی و سیاسی بسیاری بود، پیشروی برق‌آسای داعش، عراق را به یکی از بحرانی‌ترین مناطق جهان تبدیل کرد. با این همه، در شرایطی که دولت مرکزی عراق و دولت «حیدر العبادی» همچنان از هرج و مرج و تشنج رنج می‌برد، حکومت اقلیم کردستان در شمال این کشور از ثبات بیشتری برخوردار است. همین امر، زمینه مقاومت چشمگیر پیشمرگه‌های کُرد را بر علیه داعش فراهم آورد. در این میان، نقش ایران به عنوان کشوری که با اقلیم کردستان، 600 کیلومتر مرز مشترک دارد، در رویارویی با دولت اسلامی عراق و شام (داعش) چشمگیر بوده و هست.

سوای همراهی و همکاری در مبارزه با داعش، ایران و اقلیم روابط گسترده‌ای با یکدیگر دارند. در شرایطی که خبرهای محافل رسانه‌ای حاکی از سفر «مسعود بارزانی» و هیأت سیاسی اقلیم کردستان به ایران است، به گفت‌و‌گو با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در ایران نشستیم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

 

به‌نظر می‌رسد که حکومت اقلیم کردستان پس از ظهور ناگهانی داعش در آوریل 2013 و در جریان عقب‌نشینی نیروهای عراقی در مناطقی که مورد هجوم داعش قرار گرفت، تثبیت شد. در این مناطق پیروزی‌های درخشان پیشمرگه‌ها، پیروزی سیاسی اقلیم را به‌دنبال داشت. نظرتان در این‌ خصوص چیست؟

داعش وضعیت جدیدی در عراق بوجود آورد. حمله داعش به شهرهای فلوجه، انبار، موصل، کرکوک و دیگر مناطق، با عقب‌نشینی و تسلیم ارتش عراق روبرو شد، اما خوشبختانه نیروهای پیشمرگه توانستند با تسلیحات اندکی که در اختیار داشتند بر این مناطق تسلط پیدا کنند و نیروهای داعش را عقب برانند.

مناطقی که پیشمرگه‌ها بر آن تسلط پیدا کردند به لحاظ تاریخی و اصالت، جزء سرزمین‌های اقلیم به‌شمار می‌رفتند. مناطقی که سالها پیش حکومت حزب بعث، آنها را از اقلیم جدا کرده بود. در وضعیت جدید این سرزمین‌ها، به عنوان «مناطق متنازعه» تعریف شده‌اند. همچنین پیشمرگه‌ها توانستند بر مناطق بیشتری نیز تسلط پیدا کنند. این پیروزی‌ها از سویی باعث ایجاد وضعیت جدیدی شد و زمینه عقب‌نشینی داعش را از مناطق تحت اشغال فراهم کرد.

 

در خبرها آمد که پیشمرگه‌ها در منطقه نینوا هم حضور چشمگیری داشته‌اند و با آزادسازی 9 روستای اشغال شده توسط داعش، نوید آزادسازی نینوا را می‌دهند.

در مورد نینوا، موصل و مناطقی که داعش بر آنها تسلط پیدا کرده، تا حدی نیروهای هم‌پیمان و نیروهای دولت مرکزی هماهنگ هستند تا بتوانند برای آزادی منطقه موصل همکاری کنند. در همین مسیر، پیشمرگه‌ها هم توانستند چندین روستا را آزاد کنند و داعش را در حال حاضر عقب راندند و منتظر آزاد شدن نینوا هستیم.

 

یکی از مشاوران آقای بارزانی از پیدا شدن نامه‌ای محرمانه سخن گفتند که در آن البغدادی از عقب‌نشینی داعش به لیبی سخن می‌گوید. درباره صحت و سقم این نامه نظرتان چیست؟

من از طریق رسانه‌ها شنیدم و در جریان مستقیم آن نیستم، ولی تا جایی که می‌دانم یکی از مشاوران این را گفته و در واقع منابعش شناخته شده است. حالا باید ببینیم متن این نامه چیست. با این همه امروز شاهد واقعیتی در عراق هستیم و می‌بینیم که داعش روز به روز در جبهه‌های مختلف با شکست مواجه می‌شود و در بیشتر مناطق در حال عقب‌نشینی است.

 

در مورد اقلیم، بحث خودمختاری و مطالبه برگزاری همه‌پُرسی که توسط آقای بارزانی در 2014 مطرح شد، بحثی محوری است. به‌نظر می‌رسد این از جمله مسائلی است که مورد خواست همسایگان اقلیم مانند ایران و ترکیه نیست. در شرایطی که اسرائیل به شکلی ضمنی از آن حمایت کرد. این مطالبه اکنون در چه مرحله‌ای است؟ به‌نظر می‌آید کُردها در این‌باره، در تعلیق به‌سر می‌برند.

مسئله خودمختاری مطرح نیست، چون ما همین الان هم آن را داریم. مسئله بر سر استقلال و رفراندوم برای تعیین سرنوشت است. اصولا این حق را نمی‌توان از مردم سلب کرد، هیچ کُردی نیست که خواهان این نباشد و آرزوی روزی را نداشته باشد که سرنوشت کردها به دست خودشان باشد. اگر به تاریخ کردستان بازگردیم، می‌بینیم که کردستان هیچگاه مجزا نبوده است بلکه یک جغرافیا بوده و به مرور زمان تقسیم شده است و دولت عثمانی و عباسی و صفوی، حتی پس از جنگ جهانی اول باعث تکه تکه شدن کردستان به دو بخش کردستان عراق و سوریه شدند. این مساله، تحقیقات و بررسی‌ها و بحث‌های مختلفی ایجاد کرده است. ولی واقعیت این است که اگر ما امروز این حرف را می‌زنیم به این معنا نیست که همین امروز به دنبال استقلال هستیم. ولی این مساله مطرح است که مردم کُرد رفراندومی برگزار کنند تا بگویند خواهان چه هستند. آن هم به عوامل زیادی بستگی دارد و باید شرایط آن فراهم شود، که تا امروز هم فراهم نشده که ما بتوانیم رای‌گیری و رفراندوم برگزار کنیم و ببینیم که کردها چه می‌خواهند.

 

این شرایطی که می‌گویید دقیقا چیست؟

ما نمی‌توانیم در منطقه‌ای اعلام استقلال کنیم که همسایگان ما موافق نباشند و دشمنی کنند. همسایگانی مثل ایران، ترکیه، سوریه و حتی دولت مرکزی عراق. هر کاری بخواهیم انجام دهیم باید با مذاکره و گفت‌وگو و توافق باشد، تا بتوانیم همسایگان خوبی برای هم باشیم.

 

به‌طور کلی به‌نظر می‌رسد حکومت اقلیم مخصوصا در سطح رهبری به‌خوبی توانسته بر مشکلات داخلی و برخی منازعات درونی فائق آید. به هر حال احزابی مثل اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات به‌رغم تفاوت‌های سیاسی، توانسته‌اند در رهبری اقلیم نقش‌آفرینی کنند.

بله همینطور است. وقعا رهبری کُرد با همه مشکلات و مصائبی که وجود داشت، توانست روی پای خودش بایستد که شرایط امروز اقلیم نمایانگر آن است.

 

به هرحال کُردها در مناطق همجوار اقلیم هم حضور دارند؛ از سوریه و ایران گرفته تا ترکیه. در شرایطی که اقلیم این حق را برای کردهای عراق قائل است که در شرایطی فدرال، به شکلی حاکم بر سرنوشت خود باشند، موضع اقلیم درمورد کُردهای سایر مناطق چیست؟

ببینید ما در چهارچوب عراق حرف‌های خود را می‌زنیم و مطالبات خود را مطرح می‌کنیم. ما هیچ‌گاه نگفتیم «کردستان بزرگ»، بلکه می‌گوییم «کردستان عراق». مسائل سایر کردها به خودشان باز می‌گردد و خودشان تصمیم‌گیرنده هستند.

 

مسائلی که در مورد منازعات اقلیم و پ.ک.ک در مورد شنگال و کوبانی پیش آمد و مسائلی از این دست، آیا باعث تضعیف کردها در کلیت آن و قدرت گرفتن داعش نمی‌شود؟

بله کلا این قبیل درگیری‌ها و اختلافات تأثیر منفی برجای می‌گذارد و در شرایطی که دشمن مشترکی به نام داعش وجود دارد، زمینه تضعیف مقاومت را ایجاد می‌کند. با این همه، معتقدم این نوع مسائل جزئی هستند و در طی زمان پایدار نخواهند بود و به‌نظرم حل خواهند شد.

 

ترکیه از همان آغاز شکل‌گیری داعش، مواضع متنوع و حتی متناقضی گرفت. در حالی که در ابتدا سخن از مواجهه با داعش می‌زد، در طی زمان شاهد همکاری‌ ترکیه با داعش بودیم. موضع اقلیم اصولا درباره ترکیه و سیاست‌های اردوغان چیست؟

همانطور که پیشتر هم گفتم در مورد آینده سیاست‌های ترکیه در منطقه و در مورد داعش، خوشبین نیستم. از سویی دیگر درگیری‌های نظامی با کردهای خود در حالی که در نزدیکی مرزهایمان داعش مستقر است، چیزی جز جنگ و جنگ به همراه نداشته است. معتقدم با گفت‌وگو می‌توان مسائل را حل کرد. مسئله بعدی رویکرد ترکیه در قبال داعش است. بالاخره داعش بدون پشتیبانی برخی قدرت‌ها نمی‌توانست اینچنین پیشروی کند و در مدت زمانی کوتاه بخش‌های گسترده‌ای از عراق را به تصرف خود درآورد. به هرحال داعش که از آسمان در منطقه فرود نیامد و از یک زمینی وارد منطقه شد و ثانیا از سوی نیروهایی هم حمایت می‌شود، که بر اساس آنچه در رسانه‌ها و اخبار هم منعکس می‌شود، در حمایت از داعش همواره نام کشورهایی مانند عربستان، قطر، امارات و ترکیه به چشم می‌خورد. با این همه به عقیده من، داعش نتیجه سوءمدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه، بویژه در دوره آقای مالکی بوده است. در واقع شرایطی که باعث بوجود آمدن داعش شد، چنانچه اصلاح نشود و از بین نرود، داعش نیز از میان نخواهد رفت. شاید تضعیف شود، ولی از بین نمی‌رود.

 

موضع اقلیم در برابر رویدادهای بغداد و تحصن مقتدی صدر و تظاهرات مردم در منطقه سبز چیست؟

موضع اقلیم همواره امنیت و ثبات بغداد و عراق بوده است، مسئله همان سوء‌مدیریتی است که اشاره کردم. در واقع دولت عراق باید به همه اقوام و طوایف و گروه‌ها به یک چشم بنگرد. موضوع دیگر، لزوم اصلاحات است که نیاز امروز دولت عراق به‌شمار می‌آید تا در سایه آن شرایط معیشتی، اقتصادی و اجتماعی مردم عراق بهبود یابد. مسائل بغداد مربوط به دولت مرکزی است و ما به عنوان اقلیم همواره خواهان امنیت، ثبات و اصلاحات دولت عراق بوده‌ایم. از سویی دیگر اقلیم همواره به دنبال مطالبات خود در چهارچوب قانون اساسی عراق بوده است. قانون اساسی عراقی، حق مسلم کُرد را به رسمیت شناخته و مرجع حل اختلافات را هم مشخص کرده است.

 

یکی از مباحث مطرح شده، بحث فروش نفت توسط اقلیم است که پس از عقب‌نشینی داعش از منطقه کرکوک، اقلیم این حق را برای خود قائل شد که مستقیما نفت بفروشد. نظر شما چیست؟

بله، یکی از مسائل اختلافی ما قانون نفت است. قانون نفت پروژه‌اش آماده است و قرار بود در پارلمان تصویب شود ولی تا به امروز حکومت عراق جلوی طرح آن را در پارلمان گرفته و نگذاشته تصویب شود. وقتی آن قانون تأیید و تصویب شود، مسائل اقتصادی و همچنین مسئله نفت، حل‌شدنی است. اقدامات اقلیم در این‌باره بر اساس آن قانون است. از دو سال پیش که دولت مرکزی بودجه اقلیم را قطع کرد، ما ناچار هستیم در جهت تأمین منابع مالی، به فکر صادرات نفت چه از طریق ایران و چه ترکیه باشیم، تا بودجه اقلیم تأمین شود.

 

یعنی قریب به دو سال است که آن 17 درصدی که در بودجه عراق برای اقلیم در نظر گرفته شد، قطع شده است؟

بله، نه تنها آن 17 درصد، بلکه استحقاقات پیشمرگه‌ها که خود شاهد هستید چگونه در مبارزه با داعش فداکاری می‌کنند و تاکنون بیش از 1500 شهید داده‌اند نیز قطع شده است. تا جایی که برخی از هم‌پیمانان، نیازهای ما را برطرف می‌کنند، اما هیچ کمکی از سوی دولت مرکزی به اقلیم نمی‌رسد.

 

آقای بارزانی در گفت‌وگو با روزنامه «زمان » ترکیه در سال 2013 از نقش سردار سلیمانی در جنگ با داعش گفتند و شما نیز در برنامه‌ای تلویزیونی او را مرد اول خاورمیانه نام نهادید. نقش مهم ایران و سپاه قدس به‌ویژه در مقطع محاصره اربیل توسط داعش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله، همین چند روز پیش هم آقای «نیچیروان بارزانی» از نقش مثبت جمهوری اسلامی و مسئولان آن در آن مقطع سخن گفت. نیروهای پیشمرگه می‌توانستند به حمایت از منطقه بپردازند، اما کمک‌ها و همکاری‌های ایران در لحظه‌ای که اقلیم در شرایط حساسی بود، توانست روحیه پیشمرگه‌ها را بالا ببرد تا بتوانند از اقلیم و از مناطقی که مورد هجوم داعش قرار گرفته بود، دفاع کنند. بعد از آن مقطع هم، ایران و همچنین کشورهای هم‌پیمان به نیروهای پیشمرگه کمک‌های فراوانی کردند. اقلیم همواره بر نقش مثبت و مشارکت‌های سودمند ایران و به‌ویژه سردار سلیمانی در مبارزه علیه داعش تأکید کرده است، هم در قبال اقلیم و هم در قبال کلیت عراق. نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش انکارناشدنی است.

 

روزنامه همدلی، صفحه سیاست، سال دوم، شماره 336، دوشنبه 17 خرداد 1395، صفحات 1 و 3.

جمعه, 14 خرداد 1395

«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران ضمن اشاره به پشت پرده خبر الشرق الاوسط درباره احداث پایگاه موشکی ایران در اقلیم کردستان به تشریح اهداف سفر «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان به تهران پرداخت.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل ـ سمیه خمارباقی: هفته گذشته رسانه عرب زبان «الشرق الاوسط» مدعی شد تهران کار ساخت بزرگترین پایگاه موشکی خود را در خاک اقلیم کردستان عراق در نزدیکی مرز سوریه آغاز کرده است که هدف از آن دفاع از مرزهای ایدئولوژیک ایران عنوان می‌شود. ناظم دباغ نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران ضمن رد تاسیس هر گونه پایگاه نظامی از سوی ایران در اقلیم کردستان توضیح داد: چنین ادعایی صحت ندارد و ایران هیچ پایگاه نظامی در اقلیم بنا نکرده است چون اساسا اقلیم کردستان عراق با ایران هم مرز است و برای گسترش روابط با این کشور نیازی به اینگونه اقدامات نیست. در همین رابطه و در استانه سفر «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان به ایران گفت‌وگویی را با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران ترتیب داده‌ایم که مشروح آن از نظر می‌گذرد:

 

روزنامه الشرق الاوسط در خبری مدعی شده است ایران در اقلیم کردستان عراق پایگاه موشکی احداث می‌کند این خبر از سوی مقامات ایران و اقلیم کردستان عراق رد شده است دلیل انتشار این خبر چیست؟

درباره پایگاه موشکی جمهوری اسلامی ایران مطمئن هستم قدرت و توانایی ایران در این مقطع چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی، مهم و تاثیرگذار است. بعد از چندین سال تحریم اقتصادی و مذاکره، ایران توانست به توافق برجام با کشورهای ۱+۵ دست یابد.

همچنین نقش مهم ایران در جنگ با داعش در عراق و سوریه همه این عوامل باعث شدند که دشمنان ایران بیش از پیش نگران شوند. در همین راستا در مقطع ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه و به ویژه عراق تلاش زیادی مصروف می شود تا روابط میان ایران و کردها به جدایی و اختلاف کشیده شود.

لذا گهگاهی خبرهایی مبنی بر اینکه ایران پایگاه موشکی در سلسله کوههای شنگال و یا اقلیم کردستان عراق ایجاد کرده است به گوش می‌رسد. به عقیده من این نوع خبرها بیشتر در راستای تحریک اسرائیل و کسانی است که می خواهند ایران را به عنوان تهدیدی برای منطقه معرفی کنند. اما آنچه تاکنون از زبان مسئولان عراق و اقلیم کردستان عراق شنیده می‌شود نقش مهم همکاری و حمایت ایران در جبهه های جنگ علیه داعش و حفظ امنیت و آرامش بوده است.

 

حزب دموکرات کردستان اعلام کرده است که «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق تا دو هفته آینده به ایران سفر می‌کند. اهداف این سفر و اهمیت آن در مقطع کنونی چیست؟

قطعا در گذشته، حال و آینده تبادل هیئت میان اقلیم کردستان عراق و ایران بوده و خواهد بود به ویژه آخرین سفر هیئت جمهوری اسلامی ایران که وزیر اطلاعات ایران، «مسعود بارزانی» را به ایران دعوت کردند. سفر ایشان به ایران نقش مهمی در راستای تحکیم و توسعه روابط ایران و اقلیم کردستان عراق خواهد داشت به ویژه اینکه برای همه آشکار است ایران کشور مهمی در خاورمیانه و جهان است و اهمیت ویژه خود را برای تقویت امنیت و آرامش عراق و اقلیم کردستان و منطقه دارد.

همچنین سفر رئیس اقلیم کردستان عراق در توسعه و استحکام روابط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نقش مهمی خواهد داشت. عامل مهم دیگر تبادل نظر در مورد وضعیت سیاسی و امنیتی عراق و منطقه است که کردها و نیروهای پیشمرگه نقش مهمی در حفظ امنیت و آرامش عراق و منطقه داشته و دارند.

یکشنبه, 02 خرداد 1395

«ناظم دباغ»  نماینده‌ حکومت اقلیم کردستان عراق در تهران با یادآوری اینکه ما بدنبال رسمی شدن پروتکل هستیم تا دولت ایران و اقلیم کردستان مسئولیت صادرات را به عهده بگیرند، میزان صادرات را نیز در مرحله اول 20 تا 30 هزار بشکه در روز اعلام کرد که قابل افزایش خواهد بود.

«ناظم دباغ» نماینده‌ اقلیم کردستان عراق در تهران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری ایلنا درباره ماجرای صادرات نفت از اقلیم کردستان عراق به ایران گفت: حکومت اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران روابط دیرینه‌ای با هم دارند و  در کل، از نظر اقتصادی همیشه از هم پشتیبانی کرده و همکاری داشته‌اند، به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم که دو طرف از روابط با یکدیگر بهره‌مند شده و روابط اقتصادی را قوی کنند.

وی افزود: یکی از مسائل ضروری جهت تقویت روابط اقتصادی دو طرف  مسئله ترانزیت، بازرگانی و تجارت نفت است لذا پیشنهاد شد که راهی باز کنیم که از طریق جمهوری اسلامی ایران ترانزیت و صادرات نفت داشته باشیم.

دباغ تصریح کرد: ما در این راستا قبلا با جمهوری اسلامی ایران تفاهمنامه‌ای امضا کرده‌ایم اما منتظر تایید کمیسیون نفت و گاز اقلیم کردستان هستیم تا تبدیل به توافق بین دو طرف شود و از این طریق بتوانیم برای صادرات و ترانزیت نفت از مسیر ایران اقدام کرده و همچنین نیاز نفت پالایشگاه‌های کرمانشاه، تبریز و سپس اراک و تهران را تامین کنیم.

وی اظهار داشت: اساس این کار تقویت روابط اقتصادی بوده و ضمن اینکه ما نمی‌خواهیم به ایران نفت بفروشیم بلکه از طریق ایران صادرات نفت انجام می‌دهیم.

نماینده‌ اقلیم کردستان عراق توضیح داد: در این راستا ایران به جای اینکه نفت خود را با لوله از جنوب به کرمانشاه برساند با هزینه کمتر نفت را از اقلیم کردستان به این شهر می‌رساند اگر بیش از نیاز هم به پالایشگاه نفت بدهیم می‌توانیم سوآپ انجام دهیم همچنین نفت ما از طریق ایران بوسیله تانکر نیز امکان صادرات دارد.

 

«ناظم دباغ»  نماینده‌ حکومت اقلیم کردستان در تهران با یادآوری اینکه ما بدنبال رسمی شدن پروتکل هستیم تا دولت ایران و اقلیم کردستان مسئولیت صادرات را به عهده بگیرند، میزان صادرات را نیز در مرحله اول 20 تا 30 هزار بشکه در روز اعلام کرد که قابل افزایش خواهد بود.

صفحه26 از40

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی